کنایه از مهمان طفیلی است یعنی شخصی که هر روز بوسیلۀ شخص دیگر به خانه های مردم رود. (برهان). و رجوع بکاسه لیس شود: آنجا که خوان همتت آراست روزگار این هفت طاس گردون کاسه کجا برند. کمال اسماعیل
کنایه از مهمان طفیلی است یعنی شخصی که هر روز بوسیلۀ شخص دیگر به خانه های مردم رود. (برهان). و رجوع بکاسه لیس شود: آنجا که خوان همتت آراست روزگار این هفت طاس گردون کاسه کجا برند. کمال اسماعیل
بوالفضولانه با نادانی تملق را در کاری دخالت کردن. (امثال و حکم). کاهلی که به طمع سود خود را کاری نماید. طفیلی که در مآتم و مآدب درآید و بی خواهش خداوند خانه کارهای چپ و بی اندام آن را نیز با قصد نمودن و چشم دیدی و پیاپی پرسیدن کند: بوالفضولان برای تمکین را همه کاسه کجا نهم دین را. سنائی. نهاده گوش به آواز تعزیت شب و روز که تا که میرد یا از کجا برآید وای پس آن مصیبت و ماتم بخویشتن گیرد میان ببندد و گردان شود بگرد سرای گهی معرف سازد ز نا کسی خود را گهی کجا نهم این کاسه گاه نوحه سرای. سوزنی
بوالفضولانه با نادانی تملق را در کاری دخالت کردن. (امثال و حکم). کاهلی که به طمع سود خود را کاری نماید. طفیلی که در مآتم و مآدب درآید و بی خواهش خداوند خانه کارهای چپ و بی اندام آن را نیز با قصد نمودن و چشم دیدی و پیاپی پرسیدن کند: بوالفضولان برای تمکین را همه کاسه کجا نهم دین را. سنائی. نهاده گوش به آواز تعزیت شب و روز که تا که میرد یا از کجا برآید وای پس آن مصیبت و ماتم بخویشتن گیرد میان ببندد و گردان شود بگرد سرای گهی معرف سازد ز نا کسی خود را گهی کجا نهم این کاسه گاه نوحه سرای. سوزنی